بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 21
بسم الله الرحمن الرحیم
تقابل اسلام و مسیحیت و یهودیت که هر سه از یک آبشخور وحیانی سرچشمه میگیرند. هر سه ادعای پیروی از از آئین حضرت ابراهیم علیه السلام را دارند و تنها خود را میراث دار و وارث سرمایه معنوی و مادی وی میدانند. حضرت ابراهیم(ع) را عدهای یهودی و عدهای نصرانی(مسیحی) و عدهای یهودیدانستنداما خدای ابراهیم پاسخی کوبند داد:
مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یهُودِیا وَلَا نَصْرَانِیا وَلَکِنْ کَانَ حَنِیفًا مُسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ(آل عمران/67)
ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی؛ بلکه موحدی خالص و مسلمان بود؛ و هرگز از مشرکان نبود.
آنان چشمشان دنبال میراث بزرگ امامت و لایت الهی بود و یک دنیا ادعای بدون سند! به هزار و یک دلیل و یکی از آن هزار دلیل ( که از همه مهمتر است)این است که برای اثبات ادعای خود سند و مدرک معتبری ندارند.
آنها تنها یک مدعیاند و بس! باید برای دادگاه تاریخ و وجدان جمعی ملتها شاهد و دلیل و مدرک محکمه پسند ارائه کنند برای اثبات حقانیت خود. این قاعده دنیاست. مسیحیان به تورات استناد میکنند اما کدام تورات؟ آنان خودشان معتقدند که حضرت عیسی علیهاسلام خودش معجزه و کلمه الهی است و پیرو دین یهود و کتابی ندارد. پس تورات فعلی نه کتاب اوست و نه وحیانی. پس از عروجاش(به اعتقاد ما) آن هم 80 الی 100 سال بعد و آن هم نه به دست حواریون بلکه تابعین جمع آوری شد. آن هم نه از زبان خدا و بیان احکام و فرامین او بلکه گزارشی از چگونگی تولد و رسالت و شهادت اوست ....( این چه وحیی هست که بیشتر داستان و تاریخ نقل میکند آن هم به استناد سخنان کسانی که حضرت عیسی علیهالسلام را نه دیدهاند و نه درک کردهاند!) میماند محتوای انجیل که هنوز هم هنوزه مسیحیان مومن بسیاری از مطالب آن و ادعاهای آن را به زور تعبد پذیرفتهاند نه عقلانیت( مانند تثلیث و عشای ربانی و تقدس و عبادت صلیب و ...ایمان و بیاور و باور کن...! همین!)
اما عهد عتیق(تنخ یا همان تورات)...هم به همین صورت اما با این تفاوت که مسیحیان تورات را به عنوان کتاب مقدس و آسمانی قبول دارند ولی یهودیان فقط تورات را کتاب مقدس میدانندو انجیل را ( که دلیلی بر نبوت حضرت عیسی و منسوخ کننده آئین تحریف شده یهود است) به رسمیت نمیشناسند.
گاه مطالب تورات آنقدر سخیف و زشت و زننده است که گویی این کتاب علیه ادیان توحیدی نوشته شده تا به نفع آن. همین خرافات و افسانهسرایی یهود و اسطوره سازی آنان که در طول تاریخ کم کم به متن تورات اضافه کردهاندزمینه ساز انحراف این دین و بست و گسترش آن به سایر ادیان نیز گردید. از عرفانهای شیطانی چون کابالا گرفته تا نژاد پرستی و تکبر این قوم در برابر سایر بندگان خدا...! همین اسطورههای مشرکانه توراتی هم اکنون دستمایه ساخت بسیاری از آثار سینمایی و سریالها و فیلمهای سینمایی هالیوود شده.
اما قرآن عظیمالشان. آنان در طول تاریخ ظهور اسلام با شعله ور شدk آتش کینه و حسادتشان نسبت به آئین اسلام تلاش کردند(بلکه تمام تلاش خود را کردند) تا همه آثار مکتوب و مصنوع تمدن اسلامی را یا از بین ببرند و یا به سرقت ببرند و یا موزهها و مخازن موزهها و کتابخانهها و پستوهای سیاه و تاریک مخفی
اههایشان را از آثار ارزشمند اسلام و مسلمین پر کردند. تا شاید مسلمانان را قانع کنند که اسلام آن چیزی که شما فکر میکنید نیست. تمدن ساز نیست. دینی قومی و عربی است مخصوص ملت عرب وحشی و عقب مانده! که به درد سایر ملتهایی که متمدن بودهاند نمیخورد.( سینمای هالیوود این موضوع خوب جا انداخته وقتی که صحبت از سالم در فیلمی به میان میآید شتر و بیابان و عرب بادیه نشین و اذان را به رخ مخاطب میکشند؛ یعنی اسلام یعنی عرب بودن و بدویت عربی!)
اما به دو چیز نتوانستند دست پیدا کنند یکی قرآن : لَا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(الواقعة/79) و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند [= دست یابند].
و دیگری میوه مبارک شجره طیبه اهل بیت علیهماسلام، حضرت ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف است(به همین خیال خام خودشان در کنار کعبه مکرمه دوربینهای مداربسته نصب کردهاند24 ساعته. به عراق لشکر کشیدند تا در مهد حضرت ابراهیم (ع) به دنبال فرزندش خلفش کوچه پس کوچههای کوفه و نجف و کربلا را به امید دستگیری حضرت مهدی علیهالسلام گز میکنند!!! عجیب نیست وقتی میشنویم سفارت آمریکا در عراق چند هزار کارمند دارد، یعنی دولت در دولت!)
عجب کوشش و تلاشی میکنند این بیچارهها...! اگر در همین مدت کمی درباره محتوای قرآن بدون تعصب و حقد و کینه تامل میکردند، امروز شاید نه مسیحی که هیچ غیر مسلمانی در عالم نبود!
اهل بیت را اهل سنت کنار گذاشتند و ماند قرآن. حبلالله المتین، تنها نسخه اصلی قاون اساسی الهی، حذف شدنی نبود، حتی اگر میسوزاندند( چنانچه الان هم چنین میکنند برای همان بغضهای 1400سال پیش) باز هم مسلمانان سینه به سینه آن را در حفظ داشتند، بلکه با گوشت و پوست و خونشان قرآن را نوشیده بودند کلمه به کلمهاش را، واو به واو اش را به همان شکل که آمده بود، به همان صورت که نبی اعظم اسلام دیده بود، جمع کرده بود، تلاوت کرده بود، ...این مدرک چیزی نبود که بدون اجازه صاحباش بتوان آن را ربود صاحب ابرقدرت آن، سلطان عالم امکان خدای منان خود نیز گوشزد میکند
: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ(الحجر/9) ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم!
شاید بهتر است اینگون بگوییم: عرصه سیمرغ الهی جای جولان هر مگسی نبوده و نیست! تحریف لفظی نشد به تحریف معنوی روی آوردند، ادیانی ساختند و فرقههایی رنگارنگ آن هم زیر پرچم استعمار پیر انگلیس، برای این ماموریت مهم.( عثمانی که از هم پاشید سه نقطه استراتژیک در دست انگلیس باقی ماند، عراق و عربستان و فلسطین و از همین سه نقطه نیز سه فتنه بزرگ علیه اسلام شروع شد. از عراق شیعی بابیت و بهائیت، از عربستان سنی وهابیت و از فلسطین صهونیسم!) فرقه ساختند برای تحریف و تاویل مفاهیم دینی و جریانسازی در کنار امامت ولایت قرآنی( آئین تصوف را تقویت کردند و با تفاسیر من عندی و ذوقی از آیات قرآن که ....)، ادیانی ساختند( چون بهائیت) و برایاش پیامبری ساختند و کتابی تا بگویند: این آن خاتمی نیست که فکر میکردید! این هم مدرکاش!(باب و بهاء شدند حکایت پت و مت. هرچه نوشتند و گفتند و ساختند و بافتند، خرابتر از قبل شد. آبرو ریزی شد برایشان آنقدر کتابهاشان غلطهای املایی و ...داشت!)
وهابیت را ساختند با شمشیر کفر و سپر صحابه و سلف . برنامه جنگ نرم به خوبی پیش نمیرفت. کاربه جنگ سخت و طاقتفرسا کشید. جنگ در 33 روزه و 22 روز.
جنگ هنوز هم ادامه دارد. صلیبها هنوز تشنه خون بیشتراند تا شاید عیسای دیگری را به چهار میخ کشند. هنوز هم یهودا به دنبال فروختن عیسای دیگریاست .
گاه عدو هم عجب سبب خیری میشود، وقتی که همه خوابیم و دشمن بیدار و دل نگران!
چه میخواستند و چه میشود:
«در قرن گذشته عدهای از قسیسان بزرگ آلمان همه نسخههای خطی یونانی انجیل را که اصل انجیل است جمعآوری کردند و آنها را با هم مقابله نمودند و حدود صد هزار اختلاف پیدا کردند. بعد از آن نسخهای مختلف قرآن را در سه نسل متوالی از اطراف جهان اسلام جمع کردند که چهل و دوهزار نسخه شد و بعد آنهارا با هم مقابله کردند تا وجود اختلاف در قرآن را ثابت نمایند؛ ولی هیچ اختلافی ندیدند مگر بعضی اختلافت نوشتاری که در بعضی نسخهها بود.»
...فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ آن مرد کافر، مبهوت و وامانده شد.
. شناخت استعمار؛ مصطفی اسکندری؛ ص67
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
آوای آشنا
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک